چادر کمری در زمان قاجار دست خوش تغییراتی شد، در حالی که از پوشیدگی آن کم میشد دستها به راحتی امکان خارج شدن از زیر چادر را داشتند.
بعد از مدتی چادر نماز و یا چادری که در خانه برای مهمانیها استفاده میشد و معروف به چادر نیمدایره بود جایگزین چادر کمری در خیابان شد.
طراحان مد برای استقبال بیشتر از چادر و راحتی محجبهها نوعی چادر با عنوان چادر ملی طراحی کردند. مانتوی بلندی که به مقنعه وصل شده بود و جلوی آن را با دکمههای فشاری میتوان بست. این نوع پوشش هیچ همخوانی با پوشش ملی ایرانی ما ندارد و برعکس نوعی برهنگی را ترویج میکند. چه بسا زنان چادری را در مترو، اتوبوس و دیگر جاها میبینیم که به جای استفاده از چادر ساده یا همان قجری انواع چادرهای جلو باز را میپوشند.آن هم در زیرش مانتوهای کوتاه و رنگارنگ با ساقهایی رنگی. *خواهرم حجاب خودش زیبا است
آنچنان سرگرم طراحی مدهای زیبای حجاب شدهایم که فراموش کردهایم حجاب خودش زیباست.
ما برای دل نشین شدن حجاب، تلاش میکنیم آن را با ملاکها زیبایی غربی تطابق دهیم، به گونهای که هم قسمتهایی که پوشیدنش واجب است، پوشیده باشد و هم زیبایی حفظ شود.
اگر با ارزشها و زیباییهای حقیقی و معنوی به مقابله حجاب با بدحجابی بپردازیم، ممکن است به نتیجه برسیم، اما رقابت براساس شاخصها و ارزشهای بدحجابی بیمعنا است. به عنوان نمونه میتوان به رقابت نادرست در خصوص چادر اشاره داشت.
هنگامی که چادر میپوشیم آنرا باز میگذاریم.با آن چادر مشکی انواع روسری و شالهای رنگی میپوشیم.تا رنگ مشکی چادر را که رنگی مطلقا مات است را کمرنگ کنیم.با چادر، کفشهای پاشنه بلند و جورابهای پارازین میپوشیم.و همراه آن جوراب شلواری(ساپورتای خودمون).با همین چادر مشکی مان آرایشهای تند و غلیظ میکنیم و عینک فلان میگذاریم.
*چادر مشکی، امانت امابیهاست برای زنان مسلمان
پس از آن چادر های رنگی را وارد کردن.تا چادر مشکیات را که امانت امابیهاست،از تو بگیرند.برای این هم بهانه جویی کردند که چادر مشکی افسردگی میآورد و…. دشمن چقدر لطیف عمل میکند، یادم هست درست بعد از ورود جورابهای مچی به بازار و حذف جورابهای ساق بلند، مد جدیدی به بازار شلوار زنانه آمد که به شلوارهای کوتاه معروف شدند اوایل دهه ?? موج هجوم فیلمهای مختلف هالیوودی و بالیوودی مستهجن به کشور همزمان با اکران برخی فیلمهای تلویزیونی و سینمایی که موضوع اصلی آن عشق بود و پسری گیتار به دست و دختری زیبا آغاز شد.
*جوانان آگاه باشید،دشمنان پروژه های خود را از راه غرایز جنسی در حال پیگیری هستند
با ورود ماهواره به حریم خانوادهها کم کم پازل تهاجم خاص فرهنگی بر پایه سوءاستفاده از غرایز انسانها و به خصوص نسل جوان کامل شد است.جامعه امروز ایران جامعه جوانی است؛ یکی از بهترین و موثرترین راهها هم در از هم پاشیدن چنین جوامعی با بافت جوان و مذهبی ورود از راه غرایز جنسی است؛ متأسفانه دشمن نیز پروژههای خود را بر این مبنا در کشور ما و در بسیاری از جوامع مذهبی و سنتی در حال پیگیری است.
این همه مد و ترویج پوششهای بدن نما مانتوهای کوتاه و حریر، شلوارها و تیشرتهای کوتاه مردانه و ساپورتها، برنامههای ماهواره و مطالب مندرج در سایتها هدفی بجز این ندارد که جامعه جوان در حال پیشرفتمان را به دست اسرائیل و آمریکا بکشاند. اکنون چه مخالفان حجاب و چه مدافعان، در یک اصل مشترک هستیم و آن هم این که پوشیدگی زشتی است و برهنگی زیبایی از این رو اکثر مدافعان حجاب نیز در تلاشند که حجاب را با دستکاریهایی بسیار جذاب نشان دهند.
به همین خاطر مدهای مختلف طراحی کرده و به دنبال رقابت با بدحجابها هستند و ما هر روز در جامعه شاهد تغییر مدل روسریها و حتی رنگ و جنس آنها هستیم. چادرها با انواع اسم و رسمی که برای خود انتخاب کردهاند تنوع و جذابیت را افزایش دادهاند.
غرض از بیان این مطالب این نیست که در شما نوعی جهت گیری ایجاد کنیم اما باید بدانیم که ما در جامعه اسلامی قرار داریم، جامعه و اسلامی که در راس آن رشادتهایی چون رشادتهای اباعبدالله (ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت زینب و حضرت فاطمه علیها سلام تنها برای حفظ اسلام وجود دارد که همگی به آن اعتقاد قلبی داریم.اما به نظر شما شایسته است که با وجود داشتن وجدانی آگاه و فهمیده در جوانانمان از دشمنان و غرایزشان تبعیت کنیم و با وجود آگاه بودن به اهدافشان، راه آنها را در از بین بردن اسلام واقعی ادامه دهیم؟
شاید بسیاری از شما خواستار این امر باشید که آزادی بیان باید در جامعه داشت تا همه سخنان خود را بگوییم، اما زمانی که بیان و فکر و نیاز ما تابع مدلهای رنگارنگ، افکار گوناگون و غیره باشد آیا میتوانیم آن بیانی که واقعا مورد نیاز جامعه است بیان کنیم؟اما قابل ذکر است جوانی که بی چون و چرا از تمامی الگوهای ضد ارزشی تبعیت میکند و فکر و ذهنش در انحصار غرب و دشمنان قرار گرفته است هرگز نخواهد توانست نیاز درونی و اصلی خود را بیان کند و اگر نیازی داشته باشد تنها در جهت برخلاف ارزشهای دین اسلام خواهند بود.جالب است پایان سخنانم را این گونه بیان کنم که شهید سعید زقاقی در وصیت نامه تکان دهنده خود به مادرش میگوید:مادرم زمانی که شهادتم را شنیدی گریه نکن…زمان تشییع و تدفینم گریه نکن…زمان خواندن وصیت نامهام گریه نکن…فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش میکنند و زنان ما عفت را…وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت، مادرم گریه کن که اسلام در خطر است…
نظرات شما عزیزان: